هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از احساسات عمیق، درد دل، و اشتیاق به معشوق و خداوند سخن می‌گوید. او از جنون عشق، غزل‌سرایی، و ناامیدی‌های خود می‌گوید و به دنبال آرامش و لذت‌های معنوی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'ذوق جنون' و 'درد جگر' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارند.

باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را

باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را
ذوق جنون دو چند کن شوق غزلسرای را

نقش دگر طراز ده آدم پخته تر بیار
لعبت خاک ساختن می نسزد خدای را

قصهٔ دل نگفتنی است درد جگر نهفتنی است
خلوتیان کجا برم لذت های های را

آه درونه تاب کو اشک جگر گداز کو
شیشه به سنگ میزنم عقل گره گشای را

بزم به باغ و راغ کش زخمه بتار چنگ زن
باده بخور غزل سرای بند گشا قبای را

صبح دمید و کاروان کرد نماز و رخت بست
تو نشنیده ئی مگر زمزمهٔ درای را

ناز شهان نمی کشم زخم کرم نمی خورم
در نگر ای هوس فریب همت این گدای را
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صد نالهٔ شبگیری صد صبح بلا خیزی
گوهر بعدی:فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.