هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و حسرت به معشوق، بی‌زمانی و بی‌مکانی خود، و میل به باده‌نوشی و رازگویی سخن می‌گوید. او خود را تیغی خونریز می‌داند که در نیام پنهان است و از دوست پیامی دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین اشاره‌هایی به شراب‌نوشی دارد که مناسب گروه‌های سنی پایین نیست.

حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم

حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم
دست بر سینه نظر بر لب بامی دارم

حسن می گفت که شامی نپذیرد سحرم
عشق می گفت تب و تاب دوامی دارم

نه به امروز اسیرم نه به فردا نه به دوش
نه نشیبی نه فرازی نه مقامی دارم

بادهٔ رازم و پیمانه گساری جویم
در خرابات مغان گردش جامی دارم

بی نیازانه ز شوریده نوایم مگذر
مرغ لاهوتم و از دوست پیامی دارم

پرده برگیرم و در پرده سخن میگویم
تیغ خونریزم و خود را به نیامی دارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
گوهر بعدی:به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.