هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات عمیق و عرفانی می‌پردازد که در آن شاعر از نبودن نشانه‌های روشن در دل خود (مانند قمر، انقلاب، شام و سحر) سخن می‌گوید. او از قافله‌ای یاد می‌کند که به دنبال همت پایین بود و هیچ خطری در آن نبود. شاعر توصیه می‌کند که از عقل بگذریم و به موج عشق بپیوندیم، زیرا در جویبارهای کم‌عمق، گوهری یافت نمی‌شود. در نهایت، او اشاره می‌کند که آنچه مورد نظر او و خیال است، در دیده وجود دارد اما مانند نظر آشکار نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها ممکن است برای افراد زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست

در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست
انقلابیست ولی شام و سحر پیدا نیست

وای آن قافله کز دونی همت میخواست
رهگذاری که درو هیچ خطر پیدا نیست

بگذر از عقل و در آویز بموج یم عشق
که در آن جوی تنک مایه گهر پیدا نیست

آنچه مقصود تگ و تاز خیال من و تست
هست در دیده و مانند نظر پیدا نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دلیل منزل شوقم به دامنم آویز
گوهر بعدی:گریهٔ ما بی اثر ناله ما نارساست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.