۳۳۶ بار خوانده شده

سر خوش از بادهٔ تو خم شکنی نیست که نیست

سر خوش از بادهٔ تو خم شکنی نیست که نیست
مست لعلین تو شیرین سخنی نیست که نیست

در قبای عربی خوشترک آئی به نگاه
راست بر قامت تو پیرهنی نیست که نیست

گرچه لعل تو خموش است ولی چشم ترا
با دل خون شدهٔ ما سخنی نیست که نیست

تا حدیث تو کنم بزم سخن می سازم
ورنه در خلوت من انجمنی نیست که نیست

ای مسلمان دگر اعجاز سلیمان آموز
دیده بر خاتم تو اهرمنی نیست که نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نظر تو همه تقصیر و خرد کوتاهی
گوهر بعدی:اگرچه زیب سرش افسر و کلاهی نیست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.