هوش مصنوعی: این غزل از شاعر تقاضا می‌کند تا نواهای گذشته را بازآورد و با کلام دلنواز، دل‌های فسرده را تسکین دهد. شاعر از مکان‌های مختلفی مانند کنشت، کعبه، بتخانه و کلیسا یاد می‌کند و از فتنه‌هایی می‌گوید که از نگاه نیمه‌باز چشم برمی‌خیزد. او به باده‌ای اشاره می‌کند که با خاک او آتش می‌آمیزد و از پیاله‌ای می‌خواهد که جوانان را نوازش کند. همچنین، از نغمه‌هایی سخن می‌گوید که دل را به جنبش درمی‌آورند و از شراره‌هایی که از ساز می‌چکند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و شعری است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند باده و فتنه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل سرای و نواهای رفته باز آور

غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور

کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور

ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور

نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور

به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:درون سینهٔ ما سوز آرزو ز کجاست؟
گوهر بعدی:ایکه ز من فزدوه ئی گرمی آه و ناله را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.