هوش مصنوعی: شاعر در این متن از آموختن از طبیعت و عناصر آن مانند ماه، خورشید، آب و گلشن سخن می‌گوید. او از زیبایی‌ها و رموز طبیعت الهام گرفته و درس‌های زندگی را از آنها آموخته است. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند بخشش، عشق و رهایی از تعلقات مادی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۷۸

ای آسْمان این چَرخْ من زان ماه رو آموختم
خورشیدِ او را ذَرّه‌اَم، این رَقصْ ازو آموختم

ای مَهْ نِقابِ رویِ او، ای آبِ جانْ در جویِ او
بَررو دویدن سویِ او، زان آبِ جو آموختم

گُلْشَن هَمی‌گوید مرا، کین نافه چون دُزدیده‌یی؟
من شیری و نافه بَری زآهویِ هو آموختم

از باغ و از عُرجونِ او، وَزْطُرّهٔ میْ گونِ او
اینک رَسَن بازیِّ خوش، هَمچون کَدو آموختم

از نَقْش‌هایِ این جهان، هم چَشم بَستم، هم دَهان
تا نَقْش بَندیِّ عَجَب، بی‌رنگ و بو آموختم

دیدم گُشادِ دادِ او، وان جود و آن ایجادِ او
من دادنِ جانْ دَم به دَم زان دادخو آموختم

در خوابْ بی‌سو می‌رَوی، در کویِ بی‌کو می‌رَوی
شش سو مَرو، وَزْسو مگو، چون غیرِ سو آموختم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.