هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مفاهیم عرفانی و فلسفی سخن میگوید. شاعر از نبود یار و ندیم واقعی شکایت دارد و به ناپاکی دنیا و آلودگیهای معنوی آن اشاره میکند. او از زهرآلود بودن زندگی، تیرگی علم و عرفان، و ریاکاری انسانها در قالبهای مختلف مانند ملایی، درویشی، سلطانی و دربانی انتقاد میکند. در نهایت، شاعر به بیارزشی گوهر وجود خود در بازاری اشاره میکند که معیارهای نادرست حاکم است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، انتقادات اجتماعی و نگاه تلخ به زندگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی
درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی
ندیمی کو که در جامش فرو ریزم می باقی
کسی کو زهر شیرین میخورد از جام زرینی
می تلخ از سفال من کجا گیرد به تریاقی
شرار از خاک من خیزد کجا ریزم کرا سوزم
غلط کردی که در جانم فکندی سوز مشتاقی
مکدر کرد مغرب چشمه های علم و عرفان را
جهان را تیره تر سازد چه مشائی چه اشراقی
دل گیتی انا المسموم انا المسموم فریادش
خرد نالان که ما عندی بتریاق و لا راقی
چه ملائی چه درویشی چه سلطانی چه دربانی
فروغ کار می جوید به سالوسی و زراقی
ببازاری که چشم صیرفی شور است و کم نور است
نگینم خوار تر گردد چو افزاید به براقی
ندیمی کو که در جامش فرو ریزم می باقی
کسی کو زهر شیرین میخورد از جام زرینی
می تلخ از سفال من کجا گیرد به تریاقی
شرار از خاک من خیزد کجا ریزم کرا سوزم
غلط کردی که در جانم فکندی سوز مشتاقی
مکدر کرد مغرب چشمه های علم و عرفان را
جهان را تیره تر سازد چه مشائی چه اشراقی
دل گیتی انا المسموم انا المسموم فریادش
خرد نالان که ما عندی بتریاق و لا راقی
چه ملائی چه درویشی چه سلطانی چه دربانی
فروغ کار می جوید به سالوسی و زراقی
ببازاری که چشم صیرفی شور است و کم نور است
نگینم خوار تر گردد چو افزاید به براقی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
گوهر بعدی:ساقیا بر جگرم شعلهٔ نمناک انداز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.