هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساسات خود در حالت مستی و بیخودی سخن میگوید. او از شراب و موسیقی الهام گرفته و در عین حال از بیقراری و سردرگمی خود مینالد. شاعر احساس میکند که در پیچوتاب زندگی گم شده و راهی برای رهایی نمییابد. در نهایت، او به امید طلوع آفتاب از شرق، مانند ستارگان به خواب میرود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
از چشم ساقی مست شرابم
از چشم ساقی مست شرابم
بی می خرابم بی می خرابم
شوقم فزون تر از بی حجابی
بینم نه بینم در پیچ و تابم
چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد
از زخمهٔ من تار ربابم
از من برون نیست منزلگه من
من بی نصیبم ، راهی نیابم
تا آفتابی خیزد ز خاور
مانند انجم بستند خوابم
بی می خرابم بی می خرابم
شوقم فزون تر از بی حجابی
بینم نه بینم در پیچ و تابم
چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد
از زخمهٔ من تار ربابم
از من برون نیست منزلگه من
من بی نصیبم ، راهی نیابم
تا آفتابی خیزد ز خاور
مانند انجم بستند خوابم
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:هوای خانه و منزل ندارم
گوهر بعدی:شب من سحر نمودی که به طلعت آفتابی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.