هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تنهایی و بیکسی خود در میخانه سخن میگوید و خود را از عالمی دیگر میداند. او آرزوی تجدید حیات و رهایی از رنجهای جسمانی را دارد و از ساقی میخواهد جام جهانبین را بیاورد تا شاید بتواند به آرامش و روشنبینی برسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و استعارههای بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربهٔ زندگی بیشتری دارند.
درین میخانه ای ساقی ندارم محرمی دیگر
درین میخانه ای ساقی ندارم محرمی دیگر
که من شاید نخستین آدمم از عالمی دیگر
دمی این پیکر فرسوده را سازی کف خاکی
فشانی آب و از خاک آتش انگیزی دمی دیگر
بیار آن دولت بیدار و آن جام جهان بین را
عجم را داده ئی هنگامهٔ بزم جمی دیگر
که من شاید نخستین آدمم از عالمی دیگر
دمی این پیکر فرسوده را سازی کف خاکی
فشانی آب و از خاک آتش انگیزی دمی دیگر
بیار آن دولت بیدار و آن جام جهان بین را
عجم را داده ئی هنگامهٔ بزم جمی دیگر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شب من سحر نمودی که به طلعت آفتابی
گوهر بعدی:بجهان دردمندان تو بگو چه کار داری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.