هوش مصنوعی: شاعر در این متن به تماشای آسمان و کهکشان می‌پردازد و بیان می‌کند که جهان بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که ما می‌بینیم. او اشاره می‌کند که حتی کوچک‌ترین موجودات مانند مورچه‌ها ممکن است حقایقی را ببینند که از چشم ما پنهان است. شاعر همچنین به عظمت طبیعت و تاریخ اشاره می‌کند و از رنج‌ها و غم‌های انسان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'داغ لالهٔ خونین' و 'فغان' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

خیال من به تماشای آسمان بود است

خیال من به تماشای آسمان بود است
بدوش ماه به آغوش کهکشان بود است

گمان مبر که همین خاکدان نشیمن ماست
که هر ستاره جهان است یا جهان بود است

به چشم مور فرومایه آشکار آید
هزار نکته که از چشم ما نهان بود است

زمین به پشت خود الوند و بیستون دارد
غبار ماست که بر دوش او گران بود است

ز داغ لالهٔ خونین پیاله می بینم
که این گسسته نفس صاحب فغان بود است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:باز بر رفته و آینده نظر باید کرد
گوهر بعدی:از نوا بر من قیامت رفت و کس آگاه نیست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.