هوش مصنوعی: این متن شعری از اقبال لاهوری است که به موضوعاتی مانند عشق، خودی، پرواز معنوی، و تفاوت‌های انسان‌ها می‌پردازد. شاعر از ناتمامی خود مانند ماه سخن می‌گوید، عشق را ناآگاه از جذبه‌های خود توصیف می‌کند، و به انسان‌ها توصیه می‌کند که مانند شاهین پرواز کنند و محدود به زمین نباشند. همچنین، شاعر به ضعف‌های انسان‌ها مانند کرم شب‌تاب اشاره می‌کند که گاهی می‌درخشد و گاهی نه. در پایان، اقبال در غزل خود از «خودی» سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که این مفهوم برای بسیاری ناآشناست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

از نوا بر من قیامت رفت و کس آگاه نیست

از نوا بر من قیامت رفت و کس آگاه نیست
پیش محفل جز بم و زیر و مقام و راه نیست

در نهادم عشق با فکر بلند آمیختند
ناتمام جاودانم کار من چون ماه نیست

لب فروبند از فغان در ساز با درد فراق
عشق تا آهی کشد از جذب خویش آگاه نیست

شعله ئی میباش و خاشاکی که پیش آید بسوز
خاکیان را در حریم زندگانی راه نیست

جره شاهینی بمرغان سرا صحبت مگیر
خیز و بال و پر گشا پرواز تو کوتاه نیست

کرم شب تاب است شاعر در شبستان وجود
در پر و بالش فروغی گاه هست و گاه نیست

در غزل اقبال احوال خودی را فاش گفت
زانکه این نو کافر از آئین دیر آگاه نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خیال من به تماشای آسمان بود است
گوهر بعدی:شراب میکدهٔ من نه یادگار جم است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.