هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تلاش‌های خود برای تبدیل شدن به شخصیتی نیکو و کامل سخن می‌گوید، اما در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در مسیر زندگی، نقش‌های مختلفی را تجربه کرده است. او از تبدیل شدن به نمادهای مختلف مانند خورشید، دریای غواصان، و حتی شمع تاریکی صحبت می‌کند. این متن بیانگر تغییرات و تحولات درونی و بیرونی شاعر است که در نهایت به پذیرش این تغییرات و نقش‌های متفاوت می‌انجامد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تغییر هویت و نقش‌های مختلف در زندگی نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۳۸۵

بس جَهْد می‌کردم که منْ آیینهٔ نیکی شَوَم
تو حُکْم می‌کردی که منْ خُمخانهٔ سیکی شَوَم

خُمخانهٔ خاصان شُدم، دریایِ غَوّاصان شُدم
خورشیدِ بی‌نُقْصان شُدم، تا طبِّ تَشکیکی شَوَم

نَقْشِ مَلایک ساختی، بر آب و گِل اَفْراختی
دورَم بِدان انداختی، کِاکْسیرِ نزدیکی شَوَم

هاروتی‌یی اَفْروختی، پس جادویَش آموختی
زانَم چُنین می‌سوختی، تا شمعِ تاریکی شَوَم

تُرکی همه تُرکی کُند، تاجیکْ تاجیکی کُند
من ساعتی تُرکی شَوَم، یک لحظه تاجیکی شَوَم

گَهْ تاجِ سُلطانان شَوَم، گَهْ مَکْرِ شیطانان شَوَم
گَهْ عقلِ چالاکی شَوَم، گَهْ طِفْلِ چالیکی شَوَم

خونِ رَوی را ریختم، با یوسُفی آمیختم
در رویِ او سُرخی شَوَم، در موشْ باریکی شَوَم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.