هوش مصنوعی: این شعر از عشق، درد، و شور درونی سخن می‌گوید. شاعر از احساسات متضاد در سینه‌اش می‌گوید که گاه مانند نور و گاه مانند آتش است. او به تأثیر موسیقی و ذوق بر روح اشاره می‌کند و در نهایت، با اشاره به نیش و درد، یادآور می‌شود که گاهی رنج‌ها بیدارکننده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشاره‌ها مانند 'نیش' و 'رگ خوابی زند' نیاز به درک بیشتری از زندگی و تجربیات انسانی دارد.

بر دل بیتاب من ساقی می نابی زند

بر دل بیتاب من ساقی می نابی زند
کیمیا ساز است و اکسیری بسیمابی زند

من ندانم نور یا نار است اندر سینه ام
این قدر دانم بیاض او به مهتابی زند

بر دل من فطرت خاموش می آرد هجوم
ساز از ذوق نوا خود را به مضرابی زند

غم مخور نادان که گردون در بیابان کم آب
چشمه ها دارد که شبخونی به سیلابی زند

ایکه نوشم خورده ئی از تیزی نیشم مرنج
نیش هم باید که آدم را رگ خوابی زند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عشق را نازم که بودش را غم نابود نی
گوهر بعدی:فروغ خاکیان از نوریان افزون شود روزی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.