هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، جستجوی حقیقت، عشق الهی و وحدت وجود میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد که از صورتهای ظاهری عبور کند و به حقیقت درونی برسد. همچنین، به اهمیت پاکی روح، رهایی از ترس و غم، و درک عمیقتر از هستی اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۸۸
ای نَفْسِ کُلْ صورت مَکُن، وِیْ عقلِ کُلْ بِشْکَن قَلَم
ای مَردِ طالِبْ کَم طَلَب بر آبِ جو نَقْشِ قَدَم
ای عاشقِ صافی رَوان، رو صافْ چون آبِ رَوان
کین آبِ صافی بیگِرِه، جان میفَزایَد دَم به دَم
از بادْ آبِ بیگِرِه، گَر ساعتی پوشَد زِرِه
بر آبِ جو تُهْمَت مَنِه، کو را نه ترس است و نه غَم
در نَقْشْ بینَقْشی بِبین، هر نَقْش را صد رنگ و بو
در بَرگْ بیبَرگی نِگَر، هر شاخ را باغِ اِرَم
زان صورتِ صورت گُسِل، کو مَنْبَعِ جان است و دل
تَن ریخته از شَرمِ او، بُگْریخته جانْ در حَرَم
از باده و از بادِ او، بس بَنده و آزادِ او
چون کانْ فُروبُرده نَفَس، چون کُهْ بَرآوَرْده شِکَم
از بَحرْ گویم یا زِ دُر، یا از نَفاذِ حُکْمِ مُر
نی، از مَقالَت هم بِبُر، میتازْ تا پایِ عَلَم
چپْ راست دان این راه را، در چاه دان این جاه را
چون سویِ موجِ خون رَوی، در خون بُوَد خوانِ کَرَم
در آتشْ آبی تَعبیه، در آبْ آتش تَعبیه
در آتَشَش جانْ در طَرَب، در آبِ او دلْ در نَدَم
یا منْ وَلی اِنْعامِنا، ثَبِّتْ لَنا اَقْدامَنا
ای بیتو راحتها عَنا، ای بیتو صِحَّتها سَقَم
ای مَردِ طالِبْ کَم طَلَب بر آبِ جو نَقْشِ قَدَم
ای عاشقِ صافی رَوان، رو صافْ چون آبِ رَوان
کین آبِ صافی بیگِرِه، جان میفَزایَد دَم به دَم
از بادْ آبِ بیگِرِه، گَر ساعتی پوشَد زِرِه
بر آبِ جو تُهْمَت مَنِه، کو را نه ترس است و نه غَم
در نَقْشْ بینَقْشی بِبین، هر نَقْش را صد رنگ و بو
در بَرگْ بیبَرگی نِگَر، هر شاخ را باغِ اِرَم
زان صورتِ صورت گُسِل، کو مَنْبَعِ جان است و دل
تَن ریخته از شَرمِ او، بُگْریخته جانْ در حَرَم
از باده و از بادِ او، بس بَنده و آزادِ او
چون کانْ فُروبُرده نَفَس، چون کُهْ بَرآوَرْده شِکَم
از بَحرْ گویم یا زِ دُر، یا از نَفاذِ حُکْمِ مُر
نی، از مَقالَت هم بِبُر، میتازْ تا پایِ عَلَم
چپْ راست دان این راه را، در چاه دان این جاه را
چون سویِ موجِ خون رَوی، در خون بُوَد خوانِ کَرَم
در آتشْ آبی تَعبیه، در آبْ آتش تَعبیه
در آتَشَش جانْ در طَرَب، در آبِ او دلْ در نَدَم
یا منْ وَلی اِنْعامِنا، ثَبِّتْ لَنا اَقْدامَنا
ای بیتو راحتها عَنا، ای بیتو صِحَّتها سَقَم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.