هوش مصنوعی: شاعر در این متن از وضعیت روحی و روانی خود می‌گوید که از همنشینی با افراد ناباب دچار ضعف و انحراف شده است. او از خداوند طلب کمک می‌کند تا از این وضعیت رهایی یابد و به سوی راه حق هدایت شود. شاعر به ضعف‌های خود اعتراف می‌کند و از خدا می‌خواهد که بنده‌ای صاحب‌نظر و قوی‌اراده به او بدهد تا بتواند مسیر درست را بیابد. او همچنین از ناچیزی انسان در برابر عظمت خدا سخن می‌گوید و طلب بخشش و هدایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و اخلاقی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی مفاهیم مانند ضعف‌های انسانی و طلب هدایت از خداوند ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

نالهٔ ابلیس

ای خداوند صواب و ناصواب
من شدم از صحبت آدم خراب

هیچگه از حکم من سر بر نتافت
چشم از خود بست و خود را در نیافت

خاکش از ذوق ابا بیگانه ئی
از شرار کبریا بیگانه ئی

صید خود صیاد را گوید بگیر
الامان از بندهٔ فرمان پذیر

از چنین صیدی مرا آزاد کن
طاعت دیروزهٔ من یاد کن

پست ازو آن همت والای من
وای من ، ای وای من ، ای وای من

فطرت او خام و عزم او ضعیف
تاب یک ضربم نیارد این حریف

بندهٔ صاحب نظر باید مرا
یک حریف پخته تر باید مرا

لعبت آب و گل از من باز گیر
می نیاید کودکی از مرد پیر

ابن آدم چیست ، یکمشت خس است
مشت خس را یک شرار از من بس است

اندرین عالم اگر جز خس نبود
این قدر آتش مرا دادن چه سود

شیشه را بگداختن عاری بود
سنگ را بگداختن کاری بود

آنچنان تنگ از فتوحات آمدم
پیش تو بهر مکافات آمدم

منکر خود از تو می خواهم بده
سوی آن مرد خدا راهم بده

بنده ئی باید که پیچد گردنم
لرزه اندازد نگاهش در تنم

آن که گوید «از حضور من برو»
آنکه پیش او نیرزم با دو جو

ای خدا یک زنده مرد حق پرست
لذتی شاید که یابم در شکست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نمودار شدن خواجهٔ اهل فراق ابلیس
گوهر بعدی:فلک زحل - ارواح رذیله که با ملک و ملت غداری کرده و دوزخ ایشانرا قبول نکرده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.