هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند پیری، مرگ، ناامیدی، رنج‌های زندگی و فلسفه‌ی وجودی انسان می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند موی سفید، قفس، کفن و... احساسات عمیق انسانی را بیان می‌کند. در عین حال، اشاره‌هایی به امید و فتح پس از شکست نیز دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 18 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعاتی مانند مرگ و ناامیدی می‌تواند برای نوجوانان سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴

صبح پیری اثر قطع امید است اینجا
تار و پودکفنت موی سفید است اینجا

ساز هستی قفس نغمهٔ خودداری نیست
رم برق نفسی چند نشید است اینجا

جلوه بیرنگی و نظاره تماشایی رنگ
چمن‌آراست قدیمی که‌جدید است‌اینجا

نقشی از پردهٔ درد ا‌ست گشاد دو جهان
هر شکستی‌که بود، فتح نوید است اینجا

غنچهٔ وا شده مشکل‌که دلی نگشاید
بستگی چون رود ازقفل‌،‌کلید است اینجا

مرگ تسکین ندهد منتظر وصل تو را
پای تا سر زکفن چشم سفید است اینجا

تخم‌گل ریشه طراز رگ‌سنبل نشود
هم‌درآنجاست‌سعیدآنکه سعیداست‌اینجا

مگذر از رنگ‌که آیینهٔ اقبال صفاست
دود برچهرهٔ آتش شب‌عید است اینجا

جهد تعطیل صفت نقص‌کمال ذاتست
یا بگویا بشنوگفت و شنید است اینجا

در جنون‌حسرت عیش دگراز بیخبری‌ست
موی ژولیده‌همان سایهٔ بید است اینجا

زین چمن‌هر رگ‌گل دامن‌خون‌آلودی‌است
حیرتم‌کشت ندانم‌که شهید است اینجا

بوی یأًس از چمن جلوهٔ امکان پیداست
دگر ای بیدل غافل چه امید است اینجا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.