هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر درد و رنج انسان در جستجوی معنا و حقیقت در جهانی پر از ناامیدی و دوگانگی است. شاعر از ناکامی‌ها، شکست‌ها و تلاش‌های بی‌ثمر در رسیدن به آرزوها سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند یأس، عشق، جستجوی حقیقت و تناقض‌های زندگی می‌پردازد. همچنین، او از نقش زبان و معنا در بیان احساسات و محدودیت‌های آن صحبت می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۳۷

کسی چه شکرکند دولت تمنا را
به عالمی‌که تویی ناله می‌کشد ما را

ندرد انجمن یأس ما شراب دگر
هم از شکست مگرپرکنیم مینا را

به عالمی‌که حلاوت نشانهٔ ننگ است
دو نیم چون نشود دل ز غصه خرما را

هنوز ارهٔ دندان موج در نظر است
گوهر به دامن راحت چسان‌کشد پا را

درشت‌خو چه خیال است نرم‌گو باشد؟
شرارخیزی محض است طبع خارا را

سلامت آینهٔ اعتبار امکان نیست
شکسته‌اند به صد موج رنگ دریا را

صفای دل به‌کدورت مده ز فکر دویی
که عکس‌، تنگ برآیینه کند جا را

برون لفظ محال است جلوهٔ معنی
همان زکسوت‌اسما طلب مسما را

رسیده‌ایم ز اسما به فهم معنی خویش
گرفته‌ایم ز عنقا سراغ عنقا را

هزار معنی پیچیده در تغافل تست
به ابروی تو چه نسبت‌زبان‌گویا را

سبکروان به هوایت چنان ز خود رفتند
که چون نفس نرساندند برزمین پا را

همیشه تشنه لب خون ما بود بیدل‌
چوشیشه هرکه به دست آورد دل ما را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.