هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با تصاویر شاعرانه و استعارههای عمیق، به توصیف طبیعت و احساسات درونی میپردازد. شاعر از عناصری مانند نسیم، دریا، کوه و صحرا برای بیان مفاهیمی مانند عشق، تنهایی، ناامیدی و جستجوی آرامش استفاده میکند. ابیات پایانی نیز به طبیعت انسان و دشواریهای زندگی اشاره دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۰
نسیم شانهکند زلف موج دریا را
غبار سرمه دهد چشمکوه و صحرا را
ز زخم ارهٔ دندان موج ایمن نیست
گهر به دامن راحت چسانکشد پا را
لبش به حلقهٔ آغوش خط بدان ماند
که خضرتنگ به برمیکشد مسیحا را
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
حدیث نرم نمیآید از زبان درشت
شرار خیز بود طبع سنگ خارا را
همیشهتشنهلبخون مابودبیدل
چوشیشه هرکه به دست آورد دل ما را
غبار سرمه دهد چشمکوه و صحرا را
ز زخم ارهٔ دندان موج ایمن نیست
گهر به دامن راحت چسانکشد پا را
لبش به حلقهٔ آغوش خط بدان ماند
که خضرتنگ به برمیکشد مسیحا را
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
حدیث نرم نمیآید از زبان درشت
شرار خیز بود طبع سنگ خارا را
همیشهتشنهلبخون مابودبیدل
چوشیشه هرکه به دست آورد دل ما را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.