هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از بیدل دهلوی، به بیان رابطهٔ عارف با معشوق ازلی (خدا) می‌پردازد. شاعر با تصاویر نمادین مانند گل، می، خورشید و آتش، احساسات خود را از جذبه‌های عرفانی و رنج‌های دوری بیان می‌کند. او از معشوق می‌پرسد که چرا او را فراموش کرده و با وجود عشق فراوان، چرا رنج می‌کشد. شعر پر از استعاره‌های پیچیده و مضامین عرفانی است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از استعاره‌ها (مانند می‌نوشی و خرابی) ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند. سن 16 سال به بالا مناسب است، چرا که مخاطب در این سن می‌تواند با مفاهیم انتزاعی و عرفانی ارتباط بهتری برقرار کند.

غزل شمارهٔ ۵۴

نقاب عارض گلجوش کرده‌ای ما را
تو جلوه داری و روپوش‌کرده‌ای ما را

ز خود تهی‌شدگان‌گر نه از تو لبریزند
دگر برای چه آغوش‌کرده‌ای ما را

خراب میکدهٔ عالم خیال توایم
چه مشربی‌که قدح نوش‌کرده‌ای ما را

نمود ذره طلسم حضور خورشید است
که‌گفته است فراموش کرده‌ای ما را؟

ز طبع قطره نمی جزمحیط نتوان‌یافت
تو می‌تراوی اگر جوش‌کرده‌ای ما را

به رنگ آتش یاقوت ما و خاموشی
که حکم خون شو و مخروش‌کرده‌ای ما را

اگر به ناله نیرزیم‌، رخصت آهی
نه‌ایم شعله که خاموش‌کرده‌ای ما را

چه بارکلفتی‌ای زندگی‌که همچو حباب
تمام آبله بر دوش‌کرده‌ای ما را

چوچشم چشمهٔ خورشید حیرتی داریم
تو ای مژه ز چه خس‌پوش‌کرده‌ای ما را

نوای پردهٔ خاکیم یک قلم بیدل
کجاست عبرت اگرگوش‌کرده‌ای ما را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.