هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های زندگی، رنج‌ها و چالش‌های آن می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند زخم، خون، رشک، مردانگی، تسلیم، عاجزی و طبع سرکش سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند تیغ، سمندر، ابروی چین‌پرور و موج جوهر، تصاویر عمیقی خلق می‌کند. شعر به مفاهیم فلسفی و عرفانی نیز اشاره دارد و از هنر و ارزش ذاتی افراد سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته نیاز به تجربه و دانش بیشتری برای درک دارند.

غزل شمارهٔ ۹۴

جوش زخمم دادسر در صبح محشرتیغ را
کرد خون‌گرم من بال سمندرتیغ را

از گزیدنهای رشک ابروی چین‌پرورت
بر زبان پیداست دندانهای جوهر تیغ را

بسمل نازتو چون مشق تپیدن می‌کند
می‌کشد چون مدّ بسم‌الله بر سرتیغ را

جمع با زینت نگردد جوهر مردانگی
از برش عاری بود گر سازی از زرتیغ را

زینت هرکس به قدر اقتضای وضع اوست
قبضه داند بر سر خود به ز افسر تیغ را

سرخوش‌تسلیم ازتهدید دوران‌ایمن است
کس نراند برسر بسمل مکررتیغ را

در هجوم عاجزی آفت گوارا می‌شود
می‌شمارد مرغ بی‌پرواز شهر تیغ را

کوه اندوهیم از سنگینی پای طلب
نالهٔ خوابیده می‌دانیم بر سر تیغ را

طبع سرکش ناکجا تقلید همواری‌کند
سخت‌دشوار است دادن آب‌گوهر تیغ را

از هنر آیینهٔ مقدار هرکس روشن است
رشتهٔ شمع‌است بیدل موج جوهرتیغ را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.