هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند ناامیدی، عشق، رنج‌های روحی، و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شاعر از بی‌انصافی‌ها و ناملایمات زندگی شکایت می‌کند و به دنبال رحمت و امید است. همچنین، مفاهیمی مانند عجز، عبرت، جنون، و زیبایی‌شناسی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده، و پرداختن به موضوعات سنگین روحی و اجتماعی، این شعر را برای مخاطبان با درک بالاتر و تجربه‌ی زندگی بیشتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷

ندیدم مهربان دلهای از انصاف خالی را
زحیرت برشکست رنگ بستم عجزنالی را

فروغ‌صبح رحمت‌طالع‌است ازروی خوشخویی
زچین برجبهه لعنت می‌کشد خط بد خصالی را

پر پرواز آتشخانه سوز عافیت باشد
زخاکستر طلب‌کن را؟ب افسرده بالی را

جهان درگرد پستی منظر جمعیتی دارد
ز عبرت مغربی‌کن طاق ایوان شمالی را

نظرها ذرهٔ خورشید حسنند، ای حیا رحمی
مگردان محرم آن جلوه آغوش نهالی را

عیان است ازشکست رنگ ما وضع پریشانی
چه لازم شانه‌کردن طرهٔ آشفته حالی را

خزان اندیشی از فیض بهارت بیخبر دارد
جنون تاراج مستقبل مگردان نقد حالی را

خمستان جنونم لیک ازشرم ضعیفیها
نیاز چشم مستی کرده‌ام بی‌اعتدالی را

تمیز خوب و زشت از فیض معنی باز می‌دارد
تماشا مشربی آیینه‌کن بی‌انفعالی را

به‌این‌خجلت که‌چشمم دوراز آن درخون‌نمی‌بارد
عرق خواهد دمانید از جبینم برشکالی را

سر بی‌مغز لوح مشق ناخن می‌سزد بیدل
توان طنبورکردن کاسهٔ از باده خالی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.