هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مضامینی مانند اخلاق، سخاوت، صبر، عشق، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند تبسم به نیازمندان، جستجوی حیات در سخن، و رهایی از بندهای درونی سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به افسانه‌های قدیمی مانند بیژن و رستم دارد و مخاطب را به تفکر و خودشناسی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۰

در بی‌زری ز جبههٔ اخلاق چین‌گشا
هرچند آستین‌گره آرد جبین‌گشا

از سایلان‌، دریغ نشاید تبسمت
گیرم‌کفت تهی‌ست‌، لب آفرین‌گشا

آب حیات جوی جسد جوهر سخاست
راه تراوشی چو ظروف‌گلین‌گشا

منعم اگر به تنگی خلق است نا زجاه
چین‌دارتر ز نقش نگین آستین‌گشا

گر لذت از مآل حلاوت نبرده‌ای
باری ز اشک شمع سر انگبین‌گشا

افسانه‌های بیژن و رستم به طاق نه
گر مرد قدرتی دلت از بندکین‌گشا

حیف است طبع مرد زغیبت قفا خورد
یاران حذرکنید ز حیز سرین گشا

باغ و بهار بستهٔ سیر تغافلی‌ست
مژگان به هم نه و نظر دوربین‌گشا

ازنقب سنگ‌، نقش نگین فتح باب یافت
ای نامجوتو هم ره زبرزمین‌گشا

تحقیق هر قدر دهدت مهلت نفس
گوهر به سوزن نگه واپسین‌گشا

بیدل به‌هرچه عزم‌کنی وصل مقصد است
اینجا نشانه‌هاست‌، تو شست ازکمین‌گشا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.