هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، با استفاده از نمادهای مانند عنقا (سیمرغ)، به مفاهیمی مانند عشق، حیرت، تسلیم در برابر عشق، گذرایی دنیا و مرگ می‌پردازد. شاعر از عنقا به عنوان نمادی از حقیقت و عرفان استفاده می‌کند و بر بی‌ثباتی دنیا و اهمیت سیر و سلوک عرفانی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربه‌ای دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان بالای 16 سال یافت می‌شود. همچنین، استفاده از نمادهای پیچیده و زبان شعری سنگین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۱

تجدید سحرکاری‌ست در جلوه‌زار عنقا
صدگردش است و یک‌گل رنگ‌بهار عنقا

هرچند نوبهاریم یا جوش لاله‌زاریم
باغ دگر نداریم غیر ازکنار عنقا

سطری نخواند فطرت ز درسگاه تحقیق
تقویمها کهن‌کرد امسال و پار عنقا

آیینه جزتحیر اینجا چه نقش بندد
از رنگ شرم دارد صورت‌نگار عنقا

تسلیم‌عشق بودن مفت‌است هرچه باشد
ما را چه‌کار وکو بار درکار و بار عنقا

شهرت‌پرستی وهم تا چند باید اینجا
نقش نگین رهاکن ای نامدار عنقا

هم‌صحبتیم و ما را ازیکدگر خبر نیست
عنقا چه وانمایدگر شد دچار عنقا

نایابی مطالب معدوم کرد ما را
دیگرکسی چه یابد در انتظار عنقا

مرگ است آخرکار عبرت‌نمای هستی
غیر از عدم‌که خندد بر روزگار عنقا

زیرپرندگردون‌، رسواست خلق مجنون
عریانی‌که پوشد این جامه‌وار عنقا

گفتیم بی‌نشانی رنگی به جلوه آرد
ما را نمود بر ما آیینه‌دار عنقا

در خاکدان عبرت غیر از نفس چه داریم
پر روشناست بیدل شمع مزار عنقا
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.