هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر فارسی‌زبان، سرشار از مضامین عرفانی، فلسفی و غنایی است. شاعر در این شعر از مفاهیمی مانند عشق، فراموشی، جستجو، رنج، وحدت وجود و ناامیدی سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند پری، فرهاد، شمع و عنقا، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۵

آن پری‌گویند شب خندید بر فریاد ما
ای فراموشی تو شاید داده باشی‌!یاد ما

بس‌که در پروازگرد جستجوها ریختیم
گشت زیر بال پنهان خانهٔ صیاد ما

جان‌کنی‌ها در قفای آرزو پر می‌فشاند
با شرار تیشه رفت از بیستون فرهاد ما

ازعدم ناجسته‌کرکرده‌ست‌گوش عالمی
شور نشنیدن صدای بیضهٔ فولاد ما

چشم‌باید بست وگلگشت حضورشرم‌کرد
غنچه می‌خندد بهار عالم ایجاد ما

شمع‌سان عمریست احرام‌گدازی بسته‌ایم
نیست درپهلو به غیر از پهلوی مازاد ما

خجلت تصویر عنقا تاکجا بایدکشید
با صدف‌گم‌گشت رنگ خامهٔ بهزاد ما

نقش پا در هیچ صورت پایهٔ عزت ندید
سایه هم خشت هوس‌کم چید بربنیاد ما

باهمه‌کثرت شماری غیر وحدت باطلست
یک یک آمد بر زبان از صدهزار اعداد ما

هیچ‌کس برشمع درآتش زدن رحمی نکرد
از ازل بر حال ما می‌گرید استعداد ما

پاس اسرار محبت داشتن آسان نبود
گنج ویران‌کرد بیدل خانهٔ آباد ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.