هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و شوق عاشق به معشوق است. شاعر از جگرهای داغدار، دل چاک‌خورده، اشک‌ها و حسرت‌هایش می‌گوید و از زیبایی‌های معشوق مانند مژگان، خال و زلف پریشان او سخن می‌راند. او از عشق بی‌قرار و اشتیاق بی‌پایان خود می‌نالد و آرزوی دیدار و لطف معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۵

ای جگرها داغدا‌ر شوق پیکان شما
چاکهای دل نیام تیغ مژگان شما

ازشکست‌کار هاآشفته‌حالان نسخه‌ای‌ست
دفتر آشوب یعنی سنبلستان شما

شعله‌درجانی‌که‌خاک حسرت‌دیدار نیست
خاک درچشمی‌که نتوان بود حیران شما

از هجوم اشک بر مژگان‌گهرها چیده‌ایم
در تمنای نثار لعل خندان شما

یارب‌ا‌ین‌خال است یاجوش لطافتهای‌حسن
می‌نماید دانه‌ای سیب زنخدان شما

تا قیامت جوهر وآیینه می‌جوشد به هم
از غبارم پاک نتوان کرد دامان شما

پیکر من ازگداز یأس شد آب و هنوز
موج می‌بالد زبان شکر احسان شما

کی بود یارب‌که در بزم تبسمهای ناز
چشم زخمم سرمه‌گیرد از نمکدان شما

یکسرموخالی از پروازشوخی نیست‌حسن
صد نگه خوابیده درتحریک مژگان شما

با شکست زلف نتوان اینقدر پرداختن
رنگ ما هم نسبتی دارد به پیمان شما

کوشش‌ما پای خواب‌آلودة دامان ماست
جز شما سر بر نیارد ازگریبان شما

بیدل آشفتهٔ ما بوی جمعیت نبرد
تا به‌کی در حلقهٔ زلف پریشان شما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.