هوش مصنوعی: این شعر از بیدل، شاعر فارسی‌زبان، به مضامینی مانند عرفان، فلسفه زندگی، تضادها و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند نقاب‌های زندگی، فقر معنوی، عبرت‌گیری از یأس و ناپایداری دنیا سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند دیدار عرفانی، ادب، و تناقض‌های زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. درک این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و تفکر انتزاعی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد امکان‌پذیر است.

غزل شمارهٔ ۲۰۴

اینقدر نقشی‌که‌گل‌کرد از نهان و فاش ما
صرف‌رنگی‌داشت‌بیرون صدف‌نقاش ما

جمع دار از امتحان جیب عریانی دلت
دست‌ما خالی‌ترست ازکیسهٔ قلا‌ش ما

زبن سلیمانی که دارد دستگاه اعتبار
بر هوا یکسرنفس می‌گسترد فراش ما

گرد عبرت در مزار‌ یأس‌ می‌باشدکفن
چشم پوشیدن‌ مگر از ما برد نباش ما

محو دیداریم اما از ادب غافل نه‌ایم
شرم نو‌رست آنچه دارد دیدة خفاش ما

زندگی موضوع اضدادست صلح‌اینجاکجاست
با نفس باقیست تا قطع نفس پرخاش ما

ازجبین‌تا نقش پا بستیم آیین عرق
این چراغان‌کرد آخر غفلت عیاش ما

بیدل این‌دیگ خیال ازخام جوشیهاپرست
ششجهت آتش زنی تاپخته‌گردد آش ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.