هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر دردها و رنج‌های عشق، ناامیدی‌ها و فداکاری‌های شاعر در راه معشوق است. شاعر از زبان نمادین و تصاویر زیبا برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند عشق، رنج، فداکاری، سکوت و ناامیدی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان نمادین و پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۳

به طوق فاخته نازد محبت از فن ما
که زخم تیغ تو دارد طواف‌گردن ما

زبان ناله ببستیم زین ادب‌که مباد
تبسم توکشد ننگ لب‌گزیدن ما

عیان نشد زکجا مست جلوه می‌آیی
فدای طرز خرامت ز خویش رفتن ما

به شکر عجز چه مقدار دانه نازکند
بلندکرد سر ما ز پا فتادن ما

فغان‌که داد رهایی نداد وحشت هم
چو رنگ شمع قفس‌گشت پرگشادن ما

درتن ستمکده دل شکوه‌ای نکرد بلند
شکست‌ چینی ومویی نخاست ازتن ما

چودشت‌تنگی‌اخلاق زیب‌مشرب‌نیست
جبین‌گرفته به دست‌گشاده دامن ما

به قدر حاصل از آفات آگهیم همه
به جای دانه همین مور داشت خرمن ما

نی‌ایم رنگی و چندین چمن نمو داریم
به روی آب فتاده‌ست موج روغن ما

به غیر خامشی اسرار دل‌که می‌فهمد
چه نکته‌هاکه ندارد زبان الکن ما

زگل مپرس‌که بو درکجا وطن دارد
نیافت مسکن ما هم سراغ مسکن ما

چه ممکن است بگیریم دامنش بیدل
که می‌رسد به تری نامش ازگرفتن ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.