هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند شمع، اشک، و آتش، به بیان احساسات عمیق عاشقانه، رنج، و حسرت می‌پردازد. شاعر از عشق ناکام، درد فراق، و ناامیدی سخن می‌گوید و از عناصر طبیعت مانند باد، شبنم، و گل برای تقویت احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۵

چون شمع زآتشی‌که وفا زد به جان ما
بال هماست بر سر ما استخوان ما

عمری‌ست هرزه تازی اشک روان ما
کوگرد حیرتی‌که بگیرد عنان ما

شمشیر آب دادهٔ زنگ ملامتیم
باشد درشت‌گویی مردم فسان ما

ما را نظربه فیض نسیم بهارنیست
اشک است شبنم‌گل رنگ خزان ما

این رشته تا به حشر مبینادکوتهی
شمعی‌ست درگرفتهٔ نامت زبان ما

چشم تری به گوشهٔ دل واخزیده‌ایم
شبنم صفت زغنچه بس است آشیان ما

شمع از حدیث شعله نبرد‌هست صرفه‌ای
آتش مزن به خویش‌، مشوترجمان ما

لخت‌جگر به دیدهٔ ما رنگ اشک ریخت
یاقوت آب‌گشته طلب‌کن ز کان ما

از درد نارسایی پرواز ما مپرس
چون نی‌گره شده‌ست به صد جا فغان ما

در شعله‌زار داغ هوا نیز آتش است
ای باد صبح نگذری از بوستان ما

از رنگ رفته‌گرد سراغی پدید نیست
پی باخته‌ست وحشت خون روان ما

صبح نفس متاع جهان ندامتیم
ناچیده رفته است به غارت دکان ما

بیدل ره دیار فنا بسکه روشن است
چون شمع چشم بسته رودکاروان ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.