هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر فارسی‌زبان، بیانگر دردها و رنج‌های درونی شاعر است. او از حرص و فضولی دیگران، بی‌تمیزی مردم، و ناتوانی در بیان احساسات خود شکایت می‌کند. همچنین، او به ناپایداری زندگی و بی‌ثباتی دنیا اشاره می‌کند و از خداوند طلب آرامش و رحمت می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقادهای اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲

پر تشنه است حرص فضولی‌کمین ما
یارب عرق به خاک نریزد جبین ما

آه از حلاوت سخن وخلق بی‌تمیز
آتش به خانهٔ که زند انگبین ما

عمری‌ست با خیال‌گر و تاز پهلویم
گردون به رخش موج‌گهربست زین ما

غیراز شکست چینی دل‌کاین زمان دمید
مویی نداشت خامهٔ نقاش چین ما

پیغام عجز سرمه‌نوا باکه می‌رسد
شاید مگس به پنبه رساند طنین ما

حرفی نشدعیان‌که‌توان خواند وفهم‌کرد
بسی‌خامه بود منشی خط جبین ما

یارب زمین نرم چه سازد به نقش پا
داغ‌گذشتگان نکنی دلنشین ما

بشکسته‌ایم دامن وحشت چوگردباد
دستی بلندکرد زچین آستین ما

چندان نمک نداشت به‌خود چشم دوختن
صدآفرین به غفلت غیرآفرین ما

در ملک نیستی‌چه تصرف‌کندکسی
عنقاگم است در پی نام نگین ما

گشتیم‌داغ خلوت محفل‌ولی‌چوشمع
خود را ندید غفلت آیینه‌بین ما

برخاستن ز شرم‌ضعیفی چه‌ممکن است
بیدل غبار نم‌زده دارد زمین ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.