هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به مفاهیمی مانند عشق، جستجوی معنوی، رهایی از تعلقات دنیوی، و شکستن قیدوبندهای باطل می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های عمیق مانند آیینهٔ دل، محمل لیلی، و شکست شیشهٔ رنگی، به خواننده یادآوری می‌کند که حقیقت در گذر از ظواهر و رسیدن به ذات است. همچنین، تأکید بر اهمیت عشق حقیقی و رهایی از هوس‌های زودگذر از دیگر درون‌مایه‌های اصلی شعر است.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربهٔ بالاتری از زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۴

ز برق این تحیرآب شد آیینهٔ دلها
که ره تا محمل لیلی‌ست بیرون‌گرد محملها

کجا راحت‌، چه آسودن‌که از نایابی مطلب
به پای جستجوچون آبله خون‌گشت منزلها

چه دنیا و چه عقبا، سد را‌ه تست ای غافل
بیا بگذرکه از بهرگذشتنهاست حایلها

درین مزرع چه لازم خرمن آرای هوس بودن
دلی‌باید به‌دست‌آری همین تخم‌است حاصلها

به دشت انتظارت از بیاض چشم مشتاقان
سفیدی‌کرد آخر راه از خود رفتن دلها

دماغی می‌رسانم از شکست شیشهٔ رنگی
به خون رفته پرواز دگر دارند بسملها

ز پاس آبروی احتیاج ما مشو غافل
به بازارکرم گوهر فروشانند سایلها

ندارد صید حسن از دامگاه عشق‌، آزادی
همان یک‌حلقهٔ آغوش مجنون است محملها

ما و من اثبات حق درگوش می‌آید
نوای طرفه‌ای دارد شکست رنگ باطلها

خزان‌گلشن امکان بهارواجبی دارد
تراوش می‌ کند حق از شکست رنگ باطلها

زبان شمع فهمیدم‌، ندارد غیر ازین حرفی
که‌گر در خودتوان آتش زدن مفت‌است‌محفلها

تسلسل اینقدر در دور بی‌ربطی نمی‌باشد
گرو از سبحه برد امروز برهم خوردن دلها

کنار عافیت‌گم بود در بحر طلب بیدل
شکست از موج ماگل‌کرد بیرون ریخت ساحلها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.