هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های طبیعت و ناپایداری زندگی اشاره دارد. شاعر از تغییرات فصول، گذر زمان و احساس تنهایی سخن می‌گوید. او همچنین به ناامیدی‌ها و آرزوهای برآورده نشده انسان می‌پردازد و از خداوند طلب کمک می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و تنهایی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۲۹۹

چیست‌این باغ و این شکفتنها
سرآبی وسیرروغنها

موج‌رم‌می‌زندچه‌کوه‌وچه دشت
چین گرفته‌ست طرف دامنها

نرهید از امل تجرد هم
رشته دارد قفای سوزنها

شب ما را چراغ فرصت‌کو
خانه روشن‌کن است روزنها

اعتبار زمانه بیکاریست
قطره گوهر شد از فسردنها

کو فضایی‌که واکنیم پری
رفت پرواز با نشیمنها

خاک گردم ره طلب بندم
سرمه بالم به‌کام شیونها

فکر خود بی‌دماغی هوس است
سرگران شد خمیدگردنها

حیف نشکافتیم پردهٔ دل
دانه بوده‌ست مهر خرمنها

یارب از سعی بی‌اثر تا چند
آب‌کوبدکسی به هاونها

گر ننالم‌کجا روم بیدل
ششجهت بیکسی ومن‌تنها
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.