هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاری، احساسات شاعر را نسبت به معشوق و جدایی از او بیان می‌کند. شاعر از طبیعت و عناصر آن مانند گل، صبح، باد و بیابان برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند عشق، فراق، رسوایی، آرزو و عجز در شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۵

زهی چون‌گل به یاد چیدن از شوق تو دامانها
چو صبح آوارهٔ چاک تمنایت‌گریبانها

ز محفل رفتگان در خاک هم دارند سامانها
مشو غافل ز موسیقار خاموشی نیستانها

ز چشمم‌چون نگه‌بگذشتی و از زخم‌محرومی
جدایی ماند چون خمیازه در آغوش مژگانها

در آن محفل‌که رسوایی دهدکام دل عاشق
چوگل دامان مقصد جوشد از چاک‌گریبانها

به فکر تازهگویان گر خیالم پرتو اندازد
پر طاووس گردد جدول اوراق دیوانها

در آن وادی‌که‌گرد وحشتم بر خویش می‌بالد
رم هر ذره‌گیرد در بغل چندین بیابانها

به اوج همتم افزود پستیهای عجزآخر
که در خورد شکست خود بود معراج دامانها

چه شدگرتنگ شد بربسملم جولانگه هستی
در آغوش پسر وامانده دارم طرح میدانها

به‌چندین حسرت ازوضع خموش دل‌نی‌ام ایمن
که این یک‌قطره خون در خود فروبرده‌ست توفانها

چنین‌کز شوق نیرنگ خیالت می‌روم از خود
توان‌کردن ز رنگ رفته‌ام طرح گلستانها

دل وارسته با کون و مکان الفت نبست آخر
نشست این مصرع ازبرجستگی بیرون دیوانها

به روی چهرهٔ بی‌مطلبی‌گر چشم بگشایی
دو عالم از ره نظاره بر؟یزد چو مژگانها

ز عشق شعله‌خو برخاست دود از خرمن امکان
تب این شیر آتش ریخت بیدل در نیستانها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.