هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق غم و اندوه، دلتنگی و فراق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند گوهر شکسته، شعله‌ی دل، موج و سنگ، حالات روحی خود را توصیف می‌کند. او از بی‌قراری، بی‌تابی و اشک‌های بی‌پایان خود می‌گوید و جهان را غرق در غم و اندوه می‌بیند. همچنین، اشاره‌هایی به حسادت، زمانه‌ی ناسازگار و آرزوهای بربادرفته دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، و لحن سنگین و غمگین شعر، آن را برای درک و لذت بردن مخاطبان بزرگسال مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۳۶۴

نشسته‌ایم به یادت زگریه تنگ در آب
شکسته‌ایم چوگوهر هزار رنگ در آب

همین نه طاقتم ازگریه داغ خودداری‌ست
نشست دست ز تمکین‌کدام سنگ درآب

در ملایمتی زن ز حاسد ایمن باش
که‌شعله را به خس و خارنیست جنگ درآب

کراست بر لب جوآرزوی مطرب ومی
شکسته است نواهای موج چنگ در آب

کشید شعلهٔ دل سرز جیب اشک آخر
محال بود نهفتن دم نهنگ درآب

ز سخت‌جانی خود بی‌تو در شب هجران
نشسته درعرق خجلتم چوسنگ درآب

زگریه خاک جهان بی‌تو داده‌ایم به باد
هنوز چون مژه‌ها می‌زنیم چنگ درآب

نگشت شعلهٔ حسنت‌کم از هجوم عرق
چسان جدا شود از برگ لاله رنگ درآب

زمانه موسم توفان نوح را ماند
که غرقه است جهانی ز نام و ننگ درآب

همه غضنفر وقتیم تا به جای خودیم
وگرنه ماهی ساحل بود پلنگ درآب

ز موج‌گریهٔ من عالمی چمن چوش است
فکنده‌ام به خیال‌کسی فرنگ در آب

ز انفعال‌گنه ناله‌ام عرق نفس است
چو موج سست پری می‌کند خدنگ در آب

به هرچه می‌نگرم مست وهم‌پیمایی‌ست
فتاده است در ین روزگار بنگ در آب

از این محیط‌کسی برد آبرو بیدل
که چون‌گهر نفس خودکرفت تنگ در آب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.