هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، به توصیف حالات مستی و نشئه‌ی ناشی از شراب می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چشم فتنه‌انگیز، شیشه‌ی شراب، بهار، و تصور بهشت برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند رهایی از خود، عشق، و درد نیز در متن حضور دارند.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اشاره به مصرف شراب است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و اصطلاحات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۰

به نیم‌گردش آن چشم فتنه رنگ شراب
شکست بر سرمن شیشه صد فرنگ شراب

ز خود تهی شدن آغوش بی‌نیازی اوست
به رنگ شیشه برآ، نیست باب سنگ شراب

دماغ مشرب عشاق قطره حوصله‌ نیست
محیط جرعه شود تا کشد نهنگ شراب

نگه بهار وتصوربهشت وهوش چمن
ز نشئه می‌رسد امروزگل به چنگ شراب

به قهقهی‌که ز مینای ما برون زده است
هزار رنگ عرق می‌کند ز ننگ شراب

خیال آب ده ز ساغر تحیر من
به قدر بوی‌گل آورده‌ام به رنگ شراب

خمار وحشتم از چشم آهوان نشکست
مگر به ساغر داغم دهد پلنگ شراب

گرانی ا‌ز مژه واچید شوخی نگهش
زدود ز آینهٔ برگ تاک زنگ شراب

ز حرف و صوت جهان در خمار دردسرم
دگر چه جوشد ازین شیشه جزترنگ شراب

حذرکنید ز انجام عیش این محفل
کدام شیشه‌که آخر نزد به سنگ شراب

فشارآب بقاکم زتیغ قاتل نیست
گلوی شیشهٔ ما راگرفته تنگ شراب

قدح به سرخوشی وهم می‌زنم بیدل
درین بهار چه دارد به غیر بنگ شراب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.