هوش مصنوعی: این شعر از بیدل اصفهانی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های پیچیده، به توصیف شب و ارتباط آن با عشق و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر از موی ژولیدهٔ شب، دود دل، و زلف معشوق به‌عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند جدایی، آشتی، و بختِ نکوهیده اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه با استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و بختِ نکوهیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۳۸۱

بود داغ من مردم دیدهٔ شب
ز دود دلم موی ژولیدهٔ شب

ز هر حلقهٔ طرهٔ اوست روشن
به روی سحرحیرت دیدهٔ شب

دل از طره رم‌کرد و شد صید رویش
به صبح آشتی‌کرد رنجیدهٔ شب

سیه‌بختی او ز مه غازه دارد
بنازم به بخت نکوهیدهٔ شب

فروغ سحرکابروی جهان است
بودگردی از دامن چیدهٔ شب

ز بیدل مپرسید مضمون زلفش
چه خواند کسی خط پیچیدهٔ شب
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.