هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر طبیعت مانند عندلیب، گل و خار، به بیان احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق می‌پردازد. شاعر از زبان عندلیب، که نماد عاشق است، رنج‌ها و ناامیدی‌های عشق را توصیف می‌کند و به بی‌وفایی و نامحرمی‌های عشق اشاره دارد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند انتظار، ندامت و گذر زمان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۸۸

از خامشی مپرس و زگفتار عندلیب
صد غنچه وگل است به منقار عندلیب

دارم دلی به سینه ز داغ خیال دوست
طراح آشیانهٔ گلزار عندلیب

نامحرمی‌که از ادب عشق غافل است
دارد اهانت گل از انکسار عندلیب

بی‌یار جای یار نشان قیامت است
با باغ در خزان نفتد کار عندلیب

دردسر تظلم الفت کجا برد
گر زبر بال هم ندهد بار عندلیب

از دورباش غیرت خوبان حذرکنید
گل خارها نشانده به آزار عندلیب

آیین دلبری به چه رنگش نشان دهند
شاخ‌گلی‌که نیست قفس‌وار عندلیب

بوی‌گلم برون چمن داغ می‌کند
از ناله‌های در پس‌ دیوار عندلیب

من نیز بی‌هوس نی‌ام اما نداد عشق
پروانه را دماغ سر وکار عندلیب

شاید نصیب دردی از اهل وفا برم
بستم دل دو نیم به‌منقار عندلیب

بالین خواب‌گل همه رنگ شکسته بود
آه از ندامت پر بیکار عندلیب

بیدل بهار عشرت عشاق ناله است
امسال نیز می‌گذرد پار عندلیب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.