هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به مفاهیمی مانند گذر زمان، فنا، عشق، و حقیقت وجودی انسان میپردازد. شاعر از تصاویر نمادین مانند جام پیری، ساغر فنا، و گردباد خاک برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند. موضوعات اصلی شامل مرگ، عشق، رنج، و جستجوی معنا در زندگی است.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند مرگ، فنا، و رنج ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۴۴۲
نشئهٔ هستی به دور جام پیری نارساست
قامت خم گشته خط ساغر بزم فناست
اهل معنی در هجوم اشک، عشرت چیدهاند
صبح را در موج شبنم خندهٔ دنداننماست
عافیت خواهی، وداع آرزوی جاه کن
شمع این بزم از کلاه خود بهکام اژدهاست
گر ز اسرار آگهی کم نیست قصان ازکمال
*ن خط پ*بار خواندی ابدایته انتهاست
بعد مردن هم نیام بیحلقهٔ زنجیر عشق
هر کف خاکم به دام گردبادی مبتلاست
مویپیریمیکشد مارا بهطوفنیستی
شعلهسان خاکستر ما جامهٔ احرام ماست
سینهصافان را هنر نبود مگر اسباب فقر
جوهر اندر خانهٔ آیینه نقش بوریاست
گر ز دامن پا کشیدی دست از آسایش بدار
چون سخن از لب قدم بیرون نهد جزو هواست
دستگاه از سجدهٔ حق مانع دل میشود
دانه را گردنکشی سرمایهٔ نشو و نماست
دوزخ نقد است دور از وصل جانان زیستن
بیتو صبحم شاممرگ و شام من روز جزاست
شوق میبالد خیال ماحصل منظور نیست
جستجو بیمقصداستوگفتگو بیمدعاست
در عدم هم کم نخواهد گشت بیدل وحشتم
شعله خاکستر اگر شد بال پروازش رساست
قامت خم گشته خط ساغر بزم فناست
اهل معنی در هجوم اشک، عشرت چیدهاند
صبح را در موج شبنم خندهٔ دنداننماست
عافیت خواهی، وداع آرزوی جاه کن
شمع این بزم از کلاه خود بهکام اژدهاست
گر ز اسرار آگهی کم نیست قصان ازکمال
*ن خط پ*بار خواندی ابدایته انتهاست
بعد مردن هم نیام بیحلقهٔ زنجیر عشق
هر کف خاکم به دام گردبادی مبتلاست
مویپیریمیکشد مارا بهطوفنیستی
شعلهسان خاکستر ما جامهٔ احرام ماست
سینهصافان را هنر نبود مگر اسباب فقر
جوهر اندر خانهٔ آیینه نقش بوریاست
گر ز دامن پا کشیدی دست از آسایش بدار
چون سخن از لب قدم بیرون نهد جزو هواست
دستگاه از سجدهٔ حق مانع دل میشود
دانه را گردنکشی سرمایهٔ نشو و نماست
دوزخ نقد است دور از وصل جانان زیستن
بیتو صبحم شاممرگ و شام من روز جزاست
شوق میبالد خیال ماحصل منظور نیست
جستجو بیمقصداستوگفتگو بیمدعاست
در عدم هم کم نخواهد گشت بیدل وحشتم
شعله خاکستر اگر شد بال پروازش رساست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.