هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند ناپایداری زندگی، حقیقت وجودی، رهایی از دام‌های دنیوی، و اهمیت سکوت و تفکر می‌پردازد. شاعر با نگاهی فلسفی به هستی، از مفاهیمی مانند موج، دریا، سرو، و صحرا برای بیان مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی خوانشی بالایی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم کامل این اشعار با مشکل مواجه شوند.

غزل شمارهٔ ۴۴۳

نفس محرک جسم به غم فسرده ماست
غبار خاک‌نشین را، ر‌م نسیم عصاست

مرا معاینه شد از خط شکستهٔ موج
که نقش پا‌ی هوا سرنوشت این ‌دریاست

به کنه مطلب عجزم کسی چه پردازد
لب خموش طلسم هزار رنگ صداست

چو سرو بی‌طمع از دهر باش و سر بفراز
که نخل بارور از منت ‌زمانه دوتاست

من از مرورت طبع کریم دانستم
که آب ‌گشتن بحر اینقدر ز شرم سخاست

ز دام صحبت مردم رهایی امکان نیست
کسی‌که‌گوشه‌گرفت از جهانیان عنقاست

چو جام طرح خموشی فکن‌ که مینا را
هجوم خنده صدای شکست رنگ حیاست

فراق آینهٔ زنگ خورده هستیست
دمی که جلوه‌کند آفتاب سایه کجاست

همان حقیقت هیچ است نقش کون و مکان
به هرجه می نگری یک سراب جلوه‌ نماست

زبان طعن نگردد غبار مشرب ما
هجوم خار همان زیب دامن صحراست

به پاس دل همه جا خون سعی باید خورد
که راه بر سر کوه است و بار ما میناست

به فکرمصرع موزون چه غم خورد بیدل
خیال سرو تواش دستگاه طبع رساست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.