هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبان نمادین و تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عشق، حسرت، ناامیدی و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شاعر از طبیعت و عناصری مانند گل، بلبل، چمن و آیینه برای بیان احساسات درونی خود استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به نوعی تسلیم در برابر تقدیر و ناتوانی در رسیدن به آرزوها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همچنین استفاده از زبان نمادین و پیچیده، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این شعر更适合 افرادی که از بلوغ فکری و تجربه‌ی کافی برای درک مفاهیم انتزاعی و احساسات پیچیده برخوردارند.

غزل شمارهٔ ۴۸۲

نسیم‌گل به خموشی ترانه‌پرداز است
که موج رنگ‌گل این چمن رگ ساز است

چگونه بلبل ما بال عیش بگشاید
که سایهٔ‌گل این باغ چنگل باز است

کجا رویم‌ که سرمنزلی به دست آریم
چو خط دایره انجام‌ ما هم آغاز است

نهفه نیست پی کاروان حسرت ما
شکستن جرس رنگ سخت غماز است

هزار زخم نمابان به سینه می‌دزدد
دلی که شانه‌ش زلف اهد راز است

مخور فریب که حیرت دلیل آگاهیست
زچشم آینه تا جلوه صد نگه ‌تاز است

چمن ز وصل توام مژده میدهد امروز
بهار تا سر کوی تو یک گل‌انداز است

چرا ز جوهر آیینه می‌رمد عکست
که شمع را پر پروانه بستر ناز است

نگاه شوقم و خون می‌خورم به پردهٔ شرم
وگرنه‌نه فلک امروز یک در باز است

خروش طالع شورم جهان گرفت‌‌ اما
چه دل گشایدم از نغمه‌ای که ناساز است

فسردگی نشود دام وحشت رنگم
شکسته‌بالی این مرغ ساز پرواز است

کد‌ور‌ت از دل ما برد خط او بیدل
برای آینهٔ ما غبار پرواز است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.