هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مضامینی مانند گذرایی عمر، وحدت وجود، بی‌قراری دل، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آب و گل، آیینه، موج، و غبار برای بیان حالات درونی و حقایق متافیزیکی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و ارتباط برقرار کردن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۵۱۴

الفت تن باعث فکر پریشان دل است
دانه صاحب ریشه از آمیزش آب وگل است

عمرراکوتاهی سعی نفس آسودگی‌ست
پیچ و تاب جاده هرجا محوگردد منزل است

هر قدم عرض نزاکت داشت سعی رفتگان
کزهجوم آبله این دشت سرتا پا دل است

شسته می‌ گردد نمایان سر خط موج از محیط
نقش‌ما زین‌صفحه‌پیش از ثبت‌کردن زایل است

وهم هستی بست برآیینه‌ام رنگ دویی
تاکسی خود را نمی‌بیند به‌وحدت واصل است

بسکه الفتگاه عجزم دلنشین بیخودی‌ست
آب اگرکردم ازین خاکم روانی مشکل است

در غبار دل تسلی‌گونه‌ای داریم و بس
موج راگرد شکست آیینه‌دار ساحل است

تیغ عبرت در بغل دارد هوای باغ دهر
چون‌شفق‌گردی‌که‌بال‌افشانداینجا بسمل است

نیست عالم جای عرض بیقراریهای دل
پرتوی زین شمع اگر بالد برون محفل است

غیر را در عالم وحدت نگاهان بار نیست
کاروان وادی مجنون غبار محمل است

از سر هستی به ذوق‌گریه نتوانم‌گذشت
تا نمی در چشم‌دارم خاک‌این‌صحرا گل است

چیده‌ام از خویش بر غفلت بساط آگهی
این حباب آیینهٔ دل دارد اما بیدل است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.