هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند گذرایی اقبال و زندگی، پوچی امیدهای واهی، نقد علم و عمل بدون حقیقت، و ضرورت رهایی از تقلید و رسوم میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند مرگ، مار، و زنبور، هشدار میدهد که دنیا فریبنده است و انسان باید از دام حرص و تقلید کورکورانه بگریزد.
رده سنی:
18+
مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی موجود در شعر، مانند پوچانگاری، نقد علم و تقلید، و استفاده از نمادهای پیچیده، برای درک و تحلیل نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند «دهن مار» و «سموم» ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۵۳۴
ای غرهٔ اقبال سرانجام تو شوم است
مرگت به ته بال هما سایهٔ بوم است
چون پیر شدی از امل پوچ حیاکن
یکسر خط تقویمکهن ننگ رقوم است
این جمله دلایلکه ز تحقیق توگلکرد
در خانهٔ خورشید چراغان نجوم است
ای دعوی علم و عمل افسون حجابت
گرد تب وتاب نفس است این چه علوم است
طبع تو اگر ممتحن نیک و بد افتد
غیر از دهن مار جهان جمله سموم است
بیوضع ملایم نتوان بست ره ظلم
دیوار و در خانهٔ زنبور ز موم است
دل با دوجهان تشنگی حرص چه سازد
بریک چه بیآب ز صد دلو هجوم است
از عاریت هرچه بود، عارگزینید
مسرور امانات جهول است و ظلوم است
بیدل تو جنونیکن و زینورطه بهدر زن
عالم همه زندانی تقلید و رسوم است
مرگت به ته بال هما سایهٔ بوم است
چون پیر شدی از امل پوچ حیاکن
یکسر خط تقویمکهن ننگ رقوم است
این جمله دلایلکه ز تحقیق توگلکرد
در خانهٔ خورشید چراغان نجوم است
ای دعوی علم و عمل افسون حجابت
گرد تب وتاب نفس است این چه علوم است
طبع تو اگر ممتحن نیک و بد افتد
غیر از دهن مار جهان جمله سموم است
بیوضع ملایم نتوان بست ره ظلم
دیوار و در خانهٔ زنبور ز موم است
دل با دوجهان تشنگی حرص چه سازد
بریک چه بیآب ز صد دلو هجوم است
از عاریت هرچه بود، عارگزینید
مسرور امانات جهول است و ظلوم است
بیدل تو جنونیکن و زینورطه بهدر زن
عالم همه زندانی تقلید و رسوم است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.