هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به مفاهیمی مانند عشق، عرفان، تسلیم در برابر تقدیر، و بی‌اعتباری دنیا می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های عمیق مانند «کعبه»، «احرام»، «حنا»، و «مزار»، به بیان مفاهیم معنوی و انتقاد از تعلقات دنیوی می‌پردازد. او بر ضرورت گذشت از خود و وابستگی‌ها تأکید می‌کند و دنیا را گذرا و بی‌ارزش می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر قابل‌درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۵

ای‌کعبه جو یقینی اگرکار بستن است
احرام بستنت همه زنار بستن است

گر محرمی علم نفرازی یه حرف پوچ
این پنبه پرچمی‌ست‌که بر دار بستن است

باید به خون هر دو جهان دست شستنت
مشاطه‌گر حنا به‌کف یار بستن است

چون سایه عالمی‌ست به زیر نگین ما
گر سر به دوش جبههٔ هموار بستن است

عبرت زکارگاه عمل موج می‌زد
ساز شکسته را چقدر تار بستن است

منگر به لفظ و معنی‌ام ازکم‌بضاعتی
تنگی برای قیافه‌تکرار بستن است

ای صرصر انتظار چراغان اعتبار
درهاگشوده‌ای‌که به یک بار بستن است

سست است بار قافلهٔ عافیت هنوز
پر بسته‌ایم نوبت منقار بستن است

پر نامجو مباش‌که نقش نگین عجز
پیشانی شکسته به دیوار بستن است

در خاکدان دهر مچین دستگاه ناز
گر بر سر مزار چه دستار بستن است

بیدل مباش‌ غرهٔ تحصیل مدعا
در مزرعی‌که خوشه همان بار بستن است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.