هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، ناامیدی، و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر از دل‌های شکسته، عجز، و تلاش برای رهایی سخن می‌گوید و با اشاره به مفاهیمی مانند توبه، پرواز، و تجرد، حالات روحی پیچیده‌ای را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی این شعر، همراه با استعاره‌های پیچیده، برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. نوجوانان ممکن است در فهم برخی از لایه‌های معنایی آن دچار مشکل شوند.

غزل شمارهٔ ۶۰۲

بازم به دل نوید صفایی رسیده است
از پیشگاه آینه صبحی دمیده است

این صیدگاه‌کیست‌که از جوش‌کشتگان
بسمل چو رنگ در جگر خون تپیده است

گل جام خود عبث به شکستن نمی‌دهد
صاف طرب به شیشهٔ رنگ پریده است

جرأت‌کجا و من زکجا لیک چاره نیست
نقاش دامن توبه دستم کشیده است

تا غنچهٔ توبند قبا باز می‌کند
آغوشها چو صبح‌گریبان دریده است

غافل مباش از دل یأس انتخاب من
این قطره ازگداز دو عالم چکیده است

داغم ز رنگ عجزکه با آن فسردگی
بی‌منت قدم به شکستن رسیده است

لیلی هنوز دام سرانجام می‌دهد
غافل‌که‌گرد وادی مجنون رمیده است

هر دم چوگوهر ازگره خویش می‌رویم
پرواز حیرت انجمنان آرمیده است

صورت نگار انجمن بی‌نیازی‌ام
در ششجهت تغافلم آیینه چیده است

بیدل تجردم علم‌شان نیستی‌ست
این‌خامه خط به‌صفحهٔ هستی‌کشیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.