هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و درونی شاعر است که از رنج، عجز، تنهایی و پنهان‌کاری رنج می‌برد. شاعر از ناتوانی در بیان دردها، سوختن در آتش عشق و زندگی پر از رنج سخن می‌گوید. تصاویری مانند شمع خاموش، عکس در آیینه، و زنجیر تصویر، همگی نشان‌دهنده‌ی حسرت و اندوه هستند. در نهایت، شاعر به بی‌ثمر بودن تلاش‌هایش و پیچیدگی‌های زندگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همراه با بیان پیچیده‌ی احساسات و رنج‌های درونی، برای درک و همذات‌پنداری نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند تنهایی، حسرت و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۴

عالمی را بی‌زبانیهای من پوشیده است
شمع خاموش انجمنها در نفس دزدیده است

بسکه از شرم تماشایت به خود پیچیده است
عکس در آیینه ینهان چون نگه در دیده ‌است

از سپند من زبان شکوه نتوان یافتن
اینقدر هم سوختن بر عجز من نالیده است

حلقهٔ زنجیر تصویرم مپرس از شیونم
ناله‌ای دارم که جز گوشم کسی نشنیده است

دانه را نشو و نمای ریشه رسوا می‌کند
گر زبان درکام باشد راز دل پوشیده است

ناکجا انجامد آخر، ماجرای داغ دل
بر کباب خام سوزم اخگری چسبیده است

زندگی تعمیرش از سیل خرابی‌ کرده‌اند
اینکه می‌گویی نفس‌گردی ز هم پاشیده‌است

ناتوانی بس بود بال و پر آزادی‌ام
موج‌ صدرنگ‌ از شکست‌ خویش دامن چیده‌ است‌

کار سهلی نیست در هستی تماشای عدم
بر تحیر ناز دارد هر که ما را دیده است

دین و دنیا چیست تا از الفتش نتوان گذشت
پیش‌همت این دو منزل یک ره خوابیده ‌است

کلفتی از امتیاز زندگانی می‌کشیم
بر رخ آیینهٔ ما هم نفس پیچیده است

عمر ما بیدل به طوف‌ کعبهٔ دلها گذشت
گرد چندین نقطه یک پرگار ما گردیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.