هوش مصنوعی:
حکایت ظالمی که هیزم را از درویشان به ناحق میگرفت و به ثروتمندان میداد. صاحب دلی او را نصیحت کرد که زورگویی با خداوند غیبدان کارساز نیست، اما حاکم نپذیرفت. سرانجام آتشی در انبار هیزمش افتاد و تمام اموالش سوخت. همان شخص که او را نصیحت کرده بود، گذرش به حاکم افتاد و علت آتشسوزی را خشم دل درویشان دانست و هشدار داد که آه دلشکستگان میتواند جهان را زیر و رو کند.
رده سنی:
14+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و پیامهای غیرمستقیم ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
حکایت شمارهٔ ۲۶
ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به حیف و توانگران را دادی به طرح، صاحب دلی برو گذر کرد و گفت
زورت ار پیش میرود با ما
با خداوند غیب دان نرود
حاکم از گفتن او برنجید و روی از نصیحت در هم کشید و برو التفات نکرد تا شبی که آتش مطبخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت وز بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند. اتفاقاً همان شخص برو بگذشت و دیدش که با یاران همیگفت ندانم این آتش از کجا در سرای من افتاد گفت از دل درویشان.
به هم بر مکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم بر کند
چه سالهای فراوان و عمرهای دراز
که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت
زورت ار پیش میرود با ما
با خداوند غیب دان نرود
حاکم از گفتن او برنجید و روی از نصیحت در هم کشید و برو التفات نکرد تا شبی که آتش مطبخ در انبار هیزمش افتاد و سایر املاکش بسوخت وز بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند. اتفاقاً همان شخص برو بگذشت و دیدش که با یاران همیگفت ندانم این آتش از کجا در سرای من افتاد گفت از دل درویشان.
به هم بر مکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم بر کند
چه سالهای فراوان و عمرهای دراز
که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت
تعداد ابیات: ۷
۱۱۳۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.