هوش مصنوعی: شخصی در بیابان مکه از خستگی و بی‌خوابی دیگر توان راه رفتن ندارد و از شتربان می‌خواهد که او را رها کند. شتربان به او هشدار می‌دهد که حرم نزدیک است و دزدان در کمین هستند. او می‌گوید که بهتر است در راه استراحت کنند، اما آماده‌ی جان‌فشانی نیز باشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خطرات و شرایط سخت سفر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

حکایت شمارهٔ ۱۲

شبی در بیابان مکه از بی خوابی پای رفتنم نماند سر بنهادم و شتربان را گفتم دست از من بدار

پای مسکین پیاده چند رود
کز تحمل ستوه شد بُختی

تا شود جسم فربهی لاغر
لاغری مرده باشد از سختی
گفت ای برادر حرم در پیش است و حرامی در پس اگر رفتی بردی و گر خفتی مردی

خوشست زیر مغیلان به ره بادیه خفت
شب رحیل ولی ترک جان بباید گفت
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.