هوش مصنوعی: متن درباره فردی است که به دلیل باد در شکم، کنترل خود را از دست داده و بی‌اختیار عمل کرده است. او از دوستانش می‌خواهد که او را ببخشند و توضیح می‌دهد که این عمل خارج از اختیار او بوده است. سپس با استفاده از اشعاری، به طنز به موضوع باد در شکم و ناتوانی در کنترل آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم طنزآمیز و اخلاقی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مناسب است. همچنین استفاده از زبان ادبی و اشعار قدیمی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

حکایت شمارهٔ ۳۰

یکی را از برزگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقت ضبط آن نداشت و بی اختیار از او صادر شد گفت ای دوستان مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بزهی بر من ننوشتند و راحتی به وجود من رسید شما هم به کرم معذور دارید.

شکم زندان بادست ای خردمند
ندارد هیچ عاقل باد در بند

چو باد اندر شکم پیچد فرو هل
که باد اندر شکم بارست بر دل

حریف ترشروی ناسازگار
چو خواهد شدن دست پیشش مدار
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
بدون نام
۱۴۰۰/۱۲/۱۷ ۱۲:۴۵

قشنگ بود