هوش مصنوعی: درویشی به نیازمندی برخورد و به او پیشنهاد شد که به شخصی که نعمت‌های بی‌شماری دارد مراجعه کند. درویش ابتدا اظهار بی‌اطلاعی کرد، اما سپس راهنمایی شد تا به خانه آن شخص برود. وقتی آنجا رسید، فردی اخمو و ترشرو دید و بدون گفتگو بازگشت. او توضیح داد که بخشش آن شخص را به دیدار ترشرویی‌اش بخشیده است، زیرا ترشرویی و بداخلاقی باعث آزار می‌شود. در نهایت، توصیه می‌کند که با کسی غم دل بگویید که چهره‌اش آرامش‌بخش باشد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و تمثیل‌های قدیمی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

حکایت شمارهٔ ۱۱

درویشی را ضرورتی پیش آمد کسی گفت فلان نعمتی دارد بی قیاس اگر بر حاجت تو واقف گردد همانا که در قضای آن توقف روا ندارد. گفت من او را ندانم گفت مَنَت رهبری کنم.
دستش گرفت تا به منزل آن شخص در آورد یکی را دید لب فروهشته تند نشسته برگشت و سخن نگفت. کسی گفتش چه کردی گفت عطای او را به لقای او بخشیدم

مبر حاجت به نزد ترشروی
كه از خوی بدش فرسوده گردی

اگر گويی غم دل با كسی گوی
كه از رويش به نقد آسوده گردی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.