هوش مصنوعی:
گدایی که ثروت زیادی اندوخته بود، توسط پادشاه درخواست کمک مالی میشود. گدا با تمسخر و استفاده از ضربالمثلها و عبارات کنایهآمیز، از کمک خودداری میکند و ثروت خود را ناپاک و ناچیز میخواند. در نهایت اشاره میکند که اگر کار به لطافت پیش نرود، به بیحرمتی کشیده میشود.
رده سنی:
18+
متن شامل عبارات کنایهآمیز و ضربالمثلهای پیچیده است که درک آنها نیاز به دانش زبانی و فرهنگی دارد. همچنین ممکن است مفاهیم اخلاقی و اجتماعی آن برای کودکان و نوجوانان نامفهوم یا غیرجذاب باشد.
حکایت شمارهٔ ۲۰
گدایی هول را حکایت کنند که نعمتی وافر اندوخته بود یکی از پادشاهان گفتش همینمایند که مال بیکران داری و ما را مهمی هست اگر به برخی از آن دستگیری کنی چون ارتفاع رسد وفا کرده شود و شکر گفته. گفت ای خداوند روی زمین لایق قدر بزرگوار پادشاه نباشد دست همت به مال چون من گدایی آلوده کردن که جوجو به گدایی فراهم آوردهام گفت غم نیست که به کافر میدهم اَلخبیثاتُ لِلخبیثین
قالو عَجینُ الکِلْسِ لَیْسَ بِطاهِر
قُلْنا نَسُدُّ بِه شُقوقَ المَبرَزِ
به لطافت چو بر نیاید کار
سر به بی حرمتی کشد ناچار
قالو عَجینُ الکِلْسِ لَیْسَ بِطاهِر
قُلْنا نَسُدُّ بِه شُقوقَ المَبرَزِ
به لطافت چو بر نیاید کار
سر به بی حرمتی کشد ناچار
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.