هوش مصنوعی: خطیبی با صدای ناخوشایند خود را خوش‌صدا می‌پنداشت و بلند خطبه می‌خواند. مردم به دلیل مقامش به او اعتراض نمی‌کردند تا اینکه خطیب دیگری با اشاره به خوابی ساختگی، او را متوجه صدای ناخوشایندش کرد. خطیب اول از رفتار خود توبه کرد و قول داد دیگر بلند خطبه نخواند. در پایان، اشعاری درباره اهمیت دشمن در نشان دادن عیوب انسان آمده است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و اجتماعی نسبتاً پیچیده است و درک کامل آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین استفاده از زبان ادبی و اشعار قدیمی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

حکایت شمارهٔ ۱۲

خطیبی کریه الصوت خود را خوش آواز پنداشتی، و فریاد بیهده برداشتی. گفتی نعیب غراب البین در پرده الحان اوست. یا آیت اِنَّ انکر الاصوات در شأن او.

اذا نهق الخطیب ابو الفوارس
له شغب یهد اصطخر فارس
مردم قریه به علت جاهی که داشت، بلیتش می کشیدند، و اذیتش را مصلحت نمی دیدند. تا یکی از خطبای آن اقلیم که با او عداوتی نهانی داشت، باری به پرسش آمده بودش. گفت: تو را خوابی دیده ام خیر باد. گفتا: چه دیدی؟ گفت: چنان دیدمی که تو را آواز خوش بود، و مردمان از انفاس تو در راحت.
خطیب اندرین لختی بیندیشید و گفت: این مبارک خواب است که دیدی که مرا بر عیب خود واقف گردانیدی، معلوم شد که آواز ناخوش دارم و خلق از بلند خواندن من در رنج، توبه کردم کزین پس خطبه نگویم مگر به آهستگی.

از صحبت دوستی برنجم
کاخلاق بدم حسن نماید

عیبم هنر و کمال بیند
خارم گل و یاسمن نماید

کو دشمن شوخ چشم ناپاک
تا عیب مرا به من نماید
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
آرش طوفانی
۱۴۰۴/۶/۱ ۱۹:۲۰

در بیت آخر ( پایان مصراع دوم)این قطعه حضرت سعدی، واژه "ناپاک" بر اساس نسخ برخی غلط درج شده است.

شکل درست بیت آخر، به شرح ذیل است:

کو دشمن شوخ چشم چالاک
تا عیب مرا به من نماید

کو دشمن شوخ چشم و چالاک
تا عیب بدم به من نمای